بعد از روز استراحت دوم ، می دانستیم که مستقیم در خانه هستیم. پایان در چشم بود! فقط یک سوال از چند کوه بزرگ آلپ برای صعود قبل از پاریس وجود داشت.
اما ابتدا گرما و باد جنوب فرانسه را برای مقابله داشتیم. کانسیلر رسید و ناگهان با فن روی سوار در فر شدیم. دما در دمای 46 درجه سانتی گراد در مرحله Nîmes تا Nîmes ما بالاتر است. من در حال پایین آمدن آب و الکترولیتها بودم مثل اینکه از مد خارج می شدند. می دانستیم که آن شب یک معالجه درمانی داریم ، بنابراین پیاده روی کردیم.
>>> با Beefeaters Tour de France ، بریتانیا طرفداران دوچرخه سواری ویروسی را ملاقات کنید
معلوم شد که ملاقات تیم اینیوس! جورج ما را در مورد مجموعه شگفت انگیز خود به ما نشان داد و سپس با بیشتر سواران ملاقات کردیم. همه آنها واقعاً تحت تأثیر کارهایی که انجام می دادیم تحت تأثیر قرار گرفتند ، و همچنین فکر می کردند که عصبانی شده ایم ، به خصوص وقتی به آنها گفتیم که تمام مدت فقط با یک ماساژ زنده مانده ایم و فقط چهار خدمه پشتیبانی (آنها 34). G حتی خدمات یکی از ماساژهای تیمشان را به ما پیشنهاد داد!
وقتی افسانه ها با افسانه ها روبرو شدند!
برجسته روز ما ملاقات باTeamINEOS بود. با تشکر فراوان از جورج برای تنظیم آن. ما وقت خوبی داشتیم که به بچه ها گفتیم که فردا روزی آسان برای آنها خواهد بود و خطوط برنزه را مقایسه می کنیم
وقتی در گپ سوار شدیم ، گرما در مرحله 17 تکرار شد و تقریباً زیاد شد. آن روز ما در ایستگاه های بزرگ استراحت نجات یافتیم. اولین مورد در مدرسه ای در کامارت-سور-آیزس بود که توسط کاپیتان جاده ما نیکولا ، که اهل منطقه است ، ترتیب داده شد. بچه ها برای استقبال از ما در آنجا بودند و با افتخار نقشه های تور خود را به ما نشان دادند (قابل توجه همه دوچرخه سواران مرد در تصاویرشان). امیدواریم که شاید الهام بخش برخی قهرمانان آینده در آنجا باشیم!
ایستگاه بعد از ظهر با مهربانی توسط بچه ها در Serres des Ormes گذاشته شد. آنها برای جشن تولد SA قهوه و کیک گذاشته بودند و به ما اجازه دادند از استخر آنها استفاده کنیم. قبل از این که بدانیم کارمن شیرجه را با کیت کامل بمباران کرده است و همه ما به سمت چلپ چلوپ رفتیم! تقریباً در پایان مرحله فکر کردم که از گرما توهم یا هذیانگر باشم. در جلو دریای صورتی که در صعود نهایی ما بود ، چلپایی از قرمز بود. Didi شیطان آمده بود تا ما را تشویق و حمایت خود را نشان دهد. چه افسانه ای!
مرحله 18 یک روز طولانی با سه کوهنوردی قدرتمند کوهستانی برای مقابله بود. Col de Vars ، Col d’Izoard و Col du Lauteret / Galibier. ترس آن روز صبح برگشت. شاید این روزی باشد که سرانجام پاهایم متوقف شود و من آن را نمی کنم. لوسی فقط به بیان صحیح کلمات گفت تا من را آرام کند و به من اعتقاد داشته باشد که من می توانم این کار را انجام دهم قبل از شروع یک روز حماسی و آنچه که یکی از روزهای مورد علاقه من در کل تور بود.
دو صعود اول به من یادآوری می کند که چرا من آلپ را دوست دارم. بسیار زیبا و باشکوه از هر نظر و شیب ثابت. کمی می دانستم که یک غافلگیر کننده شگفت انگیز در انتظار من در نزدیکی بالای سرهنگ دو لوترته بود. من مشغول گپ زدن با دخترها بودم که ناگهان شوهرم در کوهستان با تشویق ما ظاهر شد! ظاهرا او ماه ها قصد غافلگیری را داشت و من هیچ ایده ای نداشتم! او و من در تمام راه های بالا تا گالیبر گپ زدیم و به سختی متوجه کیلومترهای دور افتادیم. آخرین نکته برجسته روز دیدار با بچه های Beefeater Bend بود.